اوووووووووووووووووو ...اینو

من علی نمیدونم چی بگم خودتون ببینین بهتره...

اوووووووووووووووووو ...اینو

من علی نمیدونم چی بگم خودتون ببینین بهتره...

یک شب...

یک شب خوب تو آسمون

 یک ستاره چشمک زنون خندید و گفت :

کنارتم تا آخرش تا پای جون

ستاره ی قشنگی بود آروم و ناز و مهربون 

ستاره شد عشق من و منم شدم عاشق اون 

اما زیاد طول نکشید عشق من و ستاره جون

 ماهه اومد ستاره رو دزدید و برد نا مهربون 

ستاره رفت با رفتنش منم شدم بی همزبون 

حالا شبا به یاد اون چشم می دوزم به آسمون ...

نظرات 2 + ارسال نظر
یه کوچولو و آقاییش جمعه 5 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:13 ب.ظ http://yekocholoo.blogsky.com

امیدوارم روزی ببینیش..پیش منم بیا

لیلا پنج‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:18 ب.ظ

خیلی غصه دارم کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد