در این دنیای تاریک و سرد همه چیز خواهد مرد
اما فقط یک چیز زنده می ماند و آن هم یک عشق واقعی ست...
happy valentine day
به من می گفت : آنقدر دوستت دارم که اگر بگویی بمیر می میرم . . .
باورم نمی شد فقط برای یک امتحان ساده به او گفتم بمیر . . . !
سالهاست که در تنهایی پژمرده ام
کاش امتحانش نمی کردم...
گفتمش آغاز درد عشق چیست؟ گفت آغازش سراسر بندگیست
گفتمش پایان آن را هم بگو گفت: پایانش همه شرمندگیست
گفتمش درمان دردم را بگو گفت: درمانی ندارد، بی دواست
گفتمش یک اندکی تسکین آن؟ گفت تسکینش همه سوز و فناست...
یک شب خوب تو آسمون
یک ستاره چشمک زنون خندید و گفت :
کنارتم تا آخرش تا پای جون
ستاره ی قشنگی بود آروم و ناز و مهربون
ستاره شد عشق من و منم شدم عاشق اون
اما زیاد طول نکشید عشق من و ستاره جون
ماهه اومد ستاره رو دزدید و برد نا مهربون
ستاره رفت با رفتنش منم شدم بی همزبون
حالا شبا به یاد اون چشم می دوزم به آسمون ...
اگرخنده زلبهایم گریزد
اگر اشک ز چشمانم بریزد
اگر با اشک خود دریا بسازنم
اگربا خنده خود رویا بسازم
اگر دردت شود با من هم آغوش
اگر یادت شود از دلم فراموش
بدان تا دم مرگ دوستت دارم...
از طرف علی تقدیم به تک ستاره ی زندگی ام؛ ملیکا