-
حس
چهارشنبه 24 مردادماه سال 1386 15:44
نمیدونم چه حسی دارم فقط میدونم یه حس خاصه حسی که تا حالا احساسش نکردم حسی که نمیدونم خوب یا بده؟ شما آره خود شما که الان دارین این متنو میخونین بهم کمک کنین که بفهمم چه حسی دارم میگین چجوری؟ خیلی ساده با دادن یه نظر... مطمئن باشین که میتونین کمکم کنین...
-
یک قدم تا خدا
یکشنبه 21 مردادماه سال 1386 14:37
گاهی اوقات یک مرگ سرد و ساکت بهترین هدیه ایه که میشه از خدا گرفت .
-
ای خدا
جمعه 19 مردادماه سال 1386 00:23
دوست دارم داد بزنم یه داد به اندازه ی تموم دنیا یه داد که همه ی دنیا رو پر کنه داد بزنم و بگم، ای خدا... ای خدا... ای خدا... تموم عاشقارو به هم برسون...
-
شراب عشق
دوشنبه 15 مردادماه سال 1386 14:53
عشق از دوستی پرسید: تفاوت من و تو در چیست؟ دوستی گفت : من دیگران را به سلامی با هم آشنا می کنم تو به نگاهی. من به دروغی دیگران را از هم جدا می کنم تو با مرگ...
-
واقعا دوست دارم...
چهارشنبه 10 مردادماه سال 1386 21:43
سلام میدونم که بالاخره یه روزی میخونیش حالا میخوام حرف دلمو بهت بگم در حالی که تو حتی صدای منو هم نمیخوای بشنوی اما اینو جدی میگم واقعا دوست دارم...
-
یاد تو
سهشنبه 9 مردادماه سال 1386 22:42
یاد تو نمیره بیرون از ذهنم یه لحظه... خوشحال باشین
-
فقط گریه کن ای همدم من
دوشنبه 8 مردادماه سال 1386 15:09
برای سال ها می نویسم....سال ها بعد که چشمان تو عاشق می شوند.. ..افسوس که قصه ی مادر یزرگ درست بود.... همیشه یکی بود و یکی نبود...
-
م
یکشنبه 7 مردادماه سال 1386 15:35
زندگی زیباست، نه در رویا. بوسه زیباست، نه برای هوس. پرنده زیباست، نه برای قفس. دوست داشتن زیباست، نه برای لمس کردن، بلکه برای حس کردن.
-
بهترین داستان
شنبه 6 مردادماه سال 1386 21:01
روی تخته سنگی نوشته شده بود:اگر جوانی عاشق شد چه کند؟ من هم زیر آن نوشتم: باید صبر کند برای بار دوم که از آنجا گذر کردم زیر نوشته ی من کسی نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟من هم با بی حوصلگی نوشتم: بمیرد بهتراست برای بار سوم که از آنجا عبور می کردم. انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد.اما زیر تخته سنگ جوانی...
-
حرف
شنبه 6 مردادماه سال 1386 13:14
یک نصیحت : مواظب خودت باش ! یک خواهش : اصلاً عوض نشو ! یک آرزو : فراموشم نکن ! یک دروغ : تو رو دوست ندارم ! یک حقیقت : دلم برایت تنگ شده است ! عشق کلید شهر قلب است به شرط آنکه قفل دلت هرز نباشد که با هر کلیدی باز شود
-
یک روز
شنبه 6 مردادماه سال 1386 00:55
گلستان خیالم ندهد هیچ گلی بوی تو را... تو گل ناز منی از دور میبوسم تو را می خواهی بدانی بر عشقت عشق پاکت تا چه اندازه وفادارم؟تا این اندازه که اگر تمامی وجودم را بسوزانی و اگرتمام امیدم را به نا امیدی مبدل سازی اگر چشمانم را با نگاهت کور کنی و اگر آرزوهایم را بدست طوفان یغماگربسپاری اگر دستانم را در دست جاودان غم و...
-
تو
جمعه 5 مردادماه سال 1386 22:20
وقتی آمدی نفهمیدم که آمد... وقتی رفتی فهمیدم که رفت...
-
عاشق
شنبه 30 تیرماه سال 1386 14:14
همیشه یه کسایی بودن که بهم میگفتن چرا تو عشق نداری؟همیشه بودن کسایی که بهم بگن عشق یعنی زندگی... میگفتن اگه عاشق نشی یعنی زندگی نکردی... ولی بهم نگفتن اگه اسیر یکی بشی دلت میسوزه...بهم نگفتن اگه با چشاش نگات کنه انگار تموم جونتو به آتیش میکشن...بهم نگفتن اگه تموم روز ببینیش بازم دلتنگش میشی...بهم نگفتن ممکنه یه روز...
-
زندگی من
چهارشنبه 27 تیرماه سال 1386 14:55
سه ، دو ، یک ... سوت داور بازی شروع شد دویدم ... دست و پا زدم ... غرق شدم.... دل شکستم ... عاشق شدم ... بی رحم شدم ... مهربان شدم ... بچه بودم ... بزرگ شدم ... پیر شدم ... بازی تمام شد ... زندگی را باختم...ولی آخر بهش نرسیدم...
-
درد دل
شنبه 23 تیرماه سال 1386 15:19
من همونم که همیشه غم و غصه ام بیشماره٬ اونی که تنها ترینه حتی سایه هم نداره... این منم که خوبی هام رو کسی هرگز نشناخته٬ اون که در راه رفاقت همه ی هستیش رو باخته... چه دردیست در میان جمع بودن ولی در گوشه ای تنها نشستن...
-
نمیدونم...
چهارشنبه 20 تیرماه سال 1386 15:20
چی میشه اون نگاهت واسه همیشه مال من شه؟ چی میشه آغوش گرمت واسه همیشه پناه من شه؟ خدایا چی میشه آرزوهام خط نخورن، آخه چی میشه اگه دستامون همیشه چفت هم بمونن. تو خدایی، تو کریمی، تو رحیمی...من همینم که می بینی.هیچی ندارم جز یه عالم شرمندگی.ولی به خدا تو خدایی، تو کریمی، تو رحیمی... ریزه ریزه های شادی ام را پرپر حس شیرین...
-
امتحان عشق
شنبه 16 تیرماه سال 1386 10:58
در جلسه امتحان عشق من مانده ام و یک برگه سفید ! یک دنیا حرف ناگفتنی و یک بغل تنهایی و دلتنگی درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود! در این سکوت بغض آلود قطره کوچکی هوس سرسره بازی می کند ! و برگه سفیدم عاشقانه قطره را به آغوش می کشد ! عشق تو نوشتنی نیست در برگه ام ..کنار آن قطره یک قلب کوچک می کشم ! وقت تمام است . برگه...
-
روز مادر مبارک.
جمعه 15 تیرماه سال 1386 16:08
روز مادر به تمام مادران وزنان دنیا مخصوصا مامان خودم مبارک باد.
-
ازدواج؟!
جمعه 15 تیرماه سال 1386 16:07
-
استاد و شاگرد
دوشنبه 11 تیرماه سال 1386 15:56
عشق چیست؟ شاگرد از استادش پرسید: عشق چیست؟ استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پرخوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار بیاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه بچینی. شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: چه آوردی؟ شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ. هرچه جلو می رفتم خوشه...
-
عشق یعنی چه؟
یکشنبه 10 تیرماه سال 1386 13:58
بابام گفت :عشق کشکه! منم جواب دادم: زندگی هم آشه؛ بدون کشک بی مزه میشه. عشق مبهم ترین و شیرین ترین احساس یه آدمه اینقدر بزرگه که هیچ وقت نمیتونی به طور کامل درکش کنی و اینقدر کوچیکه که تو قلب همه آدما جا میشه . عشق یعنی این که ما باور کنیم یک دل دیگر ارادتمند ماست!!! معنای شعر است الهام رؤیا هاست هیجان رقص است موسیقی...
-
تسلیت
سهشنبه 5 تیرماه سال 1386 21:59
با عرض تاسف و تاثردرگذشت بانوی موسیقی ایران؛خانم ( مهستی ) را به تمام دوست داران ایشان؛اقوام و تمام ایرانیان تسلیت عرض می نمایم.
-
حرفای همین جوری
سهشنبه 5 تیرماه سال 1386 21:46
ملانصرالدین داشت سخنرانی می کرد که : هرکس چند زن داشته باشد به همان تعداد چراغ در بهشت برایش روشن می شود. ناگهان در میان جمعیت ، زن خود را دید. هول کرد و گفت : البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش. ترکه مسجد می سازه هیچ کسی نمی ره توش نماز بخونه دم در مسجد می نویسه :نماز صبح ۱ رکعت نشسته خوابیده همراه با گوز و کیک و...
-
هویجوری
دوشنبه 4 تیرماه سال 1386 23:29
تست معرفت شناسی : اگه دوستم داری یک جوک بفرست . اگه عاشقمی به من زنگ بزن . اگه برات مهمم یک زنگ بزن . اگه دوست داری هم دیگرو ببینیم یه اس ام اس خالی بفرست . اگه از من خوشت نمی یاد هیچ کدوم از این کارهارو نکن. ------------------- گر چه از دوری این فاصله ها مأ یوسم از همین فاصله دور تو را می بوسم -------------------...
-
تولد
جمعه 1 تیرماه سال 1386 16:48
کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید : می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید . اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه میتوانم برای زندگی به آنجا بروم ؟ خداوند پاسخ داد: از میان تعداد زیادی از فرشتگان من یکی را در نظر گرفتم. او در انتظار توست و از تو نگهداری خواهد کرد . کودک دوباره پرسید : اما اینجا...
-
ازدواج اینترنتی
پنجشنبه 31 خردادماه سال 1386 14:58
عروس خانم دوشیزه shirin_sooskesiah آیا وکیلم شما را به مهر : گوگل عدد سکه بهار آزادی / یک وب کم / سند یک سایت اینترنت اختصاصی دات کام / یک مودم DSL / اینترنت پرسرعت به اندازه طول عمر نوح! / LCD و شمعدان / یک هدست بی سیم / چهارده روم اختصاصی به نیت چهارده ... / پنج گیگا بایت میل باکس اختصاصی به نیت پنج ... به عقد دائم...
-
عشق
پنجشنبه 31 خردادماه سال 1386 14:57
از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:حرام است. از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد. از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟… گفت : سقوط سلسله ی قلب جوان از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟ گفت:همپای love است . از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟ گفت : محبت الهیات است . از استاد علوم پرسیدند عشق...
-
دلی خسته بدنی آشفته
پنجشنبه 31 خردادماه سال 1386 14:48
-
جرم دل
پنجشنبه 31 خردادماه سال 1386 14:47
آری از تو می گویم : باز هم آدینه دل ، زرد شد لحظه ها لبریز حسی، سرد شد آرزوی دیدنت، بر باد رفت نبض ساعت از تپش، دلسرد شد ناگهانی از سکوت و انتظار با نگاه ساکتم، هم درد شد طاق نصرت های دل، بی طاقت و ... کوچه باغ خاطرم، بی ورد شد از ستاره تا سها، مست و خراب این دل وامانده ام، ولگرد شد رهنوردِ راههایِ بی عبور !
-
زندگی
پنجشنبه 31 خردادماه سال 1386 14:42
زندگی سه چیز است : اشکی که خشک می شود لبخندی که محو می شود یادی که می ماند و فراموش نمی شود.